تاریخ این یادداشت 22/11/1384 است.
لابد اگر زیست شناسی یا فلز شناسی خوانده باشید با این واژه برخورد کرده اید.من امروز چند عکس از تخریب تخت جمشید توسط گلسنگها می گذارم.این عکسها را دوست گلسنگ شناسم آقای محمد سهرابی گرفته است. حالا که دستهایی از گذشته و حال در کار بوده است تا این نشانه بزرگی و آقایی ایرانیان را بر جهان نابود سازد گویا گلسنگها هم فرصت را غنیمت شمرده اند
به هر حال این یک فرایند طبیعی است ولی گویا کسانی که مسوول پاسبانی این میراث ایرانی و جهانی اند زیاد توجهی به این حرفها ندارند.شاید بیش از حد نگران ستون دزدهای تخت جمشیدند که حتی سنگهای به این بزرگی را هم می برند.گلسنگها بروند آخر صف.
دو عکس هم از یک فانوس فکر کنم دریایی میگذارم که بنا به گفته دوست میانماریم که این عکسها را گرفته است دومین میراث ملی کره است.حالا شما مقایسه کنید که اینها چقدر مواظب این ستون سنگی هستند که در مقایسه با حتی یک ستون تخت جمشید چه به لحاظ هنری یا تاریخی قابل مقایسه نیست و ما چه می کنیم.شاید ما چون زیاد از این سنگها
داریم این قدر بی خیالیم.شاید هم برای پول در آوردن باید اینجا را تخریب کرد و یک کارخانه سنگبری زد تا اشتغال زایی شود.ببینید.
سکوت این سنگها سرشار از ناگفته هاست.
منم حرف روشنفکری زدم
نوشته شده در شنبه 85/8/20ساعت 9:46 عصر  توسط سید جواد
نظرات دیگران()